طالب قشقایی کیست؟
در پست قبلی اشاره ای کوتاه به سنج و دمام و مراسم آن داشتیم. در این پست مصاحبه ای با اشکون زن حسینیه حضرت قاسم(ع) انجام داده ایم که خواندن آن خالی از لطف نیست:
لطفاً خودتان را معرفی نمائید.
بنده طالب قشقایی(شائیلو زاده) متولد 1343 کوی شاه آباد(ولیعصر) آبادان و کارمند شرکت پتروشیمی این شهرستان، متأهل و دارای 2فرزند پسر و 1 دختر هستم.

از چه زمانی به نواختن دمام علاقه مند شدید؟
با توجه به اینکه پدرم(شیخ احمد) از سال 1323 بانی حسینیه بودند، هر سال در منزلمان مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) برگزار می شد. لذا از دوران کودکی با مرام و روحیات حسینی بزرگ شدم.خاطرم هست که آن اوایل یک هیئت عزاداری بود که شبهای هفتم تا دهم محرم به منزل ما می آمدند و سنج و دمام می زدند که همه آنها بندرعباسی و سیاه پوست بودند. نوع دمام زدنشان و شوری که داشتند باعث شد که علاقه خاصی نسبت به این رسم در من ایجاد شود.

چند سال است که دمام می زنید؟
از سال 1359، یعنی زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد خانواده ام به گچساران مهاجرت کردند و با شخصی به نام محمد بوالی با ما آشنا شد و پیشنهاد داد مراسم عزاداری را به همراه سنج و دمام در محله ای که در آن زندگی می کردیم(سینوس 2) برگزار کنیم، که این پیشنهاد بدلیل اشتیاقی که داشتیم به سرعت عملی شد و تعدادی دمام نیز درست کردیم. اما به جز خود محمد کسی دمام زن نبود که ایشان بعدازظهرها من و چند نفر دیگر را به بیابانهای اطراف می برد و در آنجا سنج و دمام تمرین می کردیم و من اینطوری شروع به دمام زدن کردم.

اولین باری که در مراسم عزاداری دمام زدید کی بود؟
در همان سال 59 با توکل به خدا و آقا امام حسین(ع) مراسم عزاداری در حد توانمان خوب برگزار شد و من که 16 ساله بودم دو چوب زدن و غمبرزدن را به خوبی فرا گرفتم چون خود آقای بوالی غمبرزن خیلی خوبی بود.

از چه موقع اشکون زن شدید؟
سال دوم مهاجرتمان به گچساران بود که با شخصی به نام عبدو آشنا شدم. ایشان در آن موقع در محل سینمای شرکت نفت حسینیه داشت و مراسم سال دوم مهاجرت را به اتفاق ایشان برگزار کردیم و جالب این بود که در اولین شب برگزاری مراسم، آقای بوالی پیش از آغاز دمام زنی با صدای بلند اعلام کرد که عبدو اشکون بزند و طالب غمبر و بقیه نیز دوچوب، که این کار ایشان اعتماد به نفس بالایی در من ایجاد کرد زیرا در آن مراسم از خیلی ها کوچکتر بودم ولی مسئولیت بزرگی بر عهده من نهاده شده بود و همین اعتماد به نفس سبب شد که در شب پنجم محرم همان سال تک اشکون عبدو را هم من بزنم که آغاز کار اشکون زدن بنده هم از همانجا بود.

این همه ریتم مختلف را چگونه یاد گرفتید؟
به خاطر اینکه دوست داشتم بهتر از این خدمت کنم، چندین سال دمام زنهای با تجربه را زیر نظر می گرفتم و ریتم های اشکون زدن آن ها را در ذهن خود ضبط می کردم و تمام زیر و بم ها و ریتم های محتلف اشکون زدن و چگونگی کنترل دسته دمام زن ها را در زمان اجرای مراسم آنها گلچین کرده و تجربیات خود را کامل کردم که جا دارد یادی کنم از اساتید برجسته جنوب مرحوم تیمور ذاکری(آبادان) مرحوم تیرانداز(آبادان) مرحوم نوروز جهاندیده(آبادان) غلام حسین رودباری(آبادان) بلال(آبادان) احمد پژند(بوشهر) اکبر توزیع(گناوه) حسن امورپور(جاسک)احمد دادا(جزیره لافت) حسن گشتیل(هندیجان) که اولاً عشق به امام حسین(ع) و ثانیاً استفاده از تجربیات ایشان باعث شد که به این سطح ازافتخار خدمت نائل شوم.

آیا آموزش دمام زدن هم در دستور کارتان قرار دارد؟
در تهران در سال 78 یک هیأت عزاداری را با توجه به اینکه هیچ کدام از آنها جنوبی نبودند و حتی صدای دمام را هم از نزدیک نشنیده بودند دمام زن کردم و خوشبختانه هنوز هم هیأت شان در تهران برقرار است و رسم زیبای ما را در آنجا اجرا می کنند.

...حسینیه حضرت قاسم(ع)؟
الان چندین سال است که به همراه جناب آقای پور فریحی و سایر دوستان افتخار خدمت گذاری به حسینیه حضرت قاسم(ع) (آبادانی های مقیم گچساران) را دارم.

مصاحبه:مازیار حاجتی




